تایتل قالب

اِلهى‏ عَظُمَ الْبَلاءُ، وَ بَرِحَ الْخَفآءُ، وَانْکشَفَ الْغِطآءُ، وَانْقَطَعَ الرَّجآءُ، وَ ضاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ، و اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَيک‏ الْمُشْتَکى‏، وَ عَلَيک الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخآءِ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ، اُولِى الْأَمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَينا طاعَتَهُمْ، وَ عَرَّفْتَنا بِذلِک مَنْزِلَتَهُمْ، فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ، فَرَجاً عاجِلاً قَريباً کلَمْحِ‏ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ، يا مُحَمَّدُ يا عَلِىُّ، يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ، اِکفِيانى‏ فَاِنَّکما کافِيانِ، وَانْصُرانى‏ فَاِنَّکما ناصِرانِ، يا مَوْلانا يا صاحِبَ‏ الزَّمانِ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، اَدْرِکنى‏ اَدْرِکنى‏ اَدْرِکنى‏، السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ، يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرينَ.

کارگروه کودک

گروه جهادی بنت الهدی


خاطره خانم فرهیخته از اعزام 20 خرداد


بسم الله الرحمن الرحیم

تو برنامه ای که به دیوار داشتم بیستم خرداد رو دورش خط قرمز کشیده بودم و " بلاخره" روز بیستم خرداد، "روز موعود "فرا رسید
صبح روز پنج شنبه ۲۰ خرداد جلو حوزه همگی حاضر شدیم البته حدود یه ساعتی دیرتر از اعزام قبلی راه افتادیم وکمی به گرما وترافیک خوردیم
جلو مسجد امام حسین علیه السلام رسیدیم ماشین توقف کرد وسایلمان را برداشتیم ماشین های دیگر هم یکی پس از دیگری رسیدند
کلید در مسجد را نداشتیم خانم شوکتی،مسئول گروهمون با یک چشم برهم زدنی از دیوار مسجد به داخل حیات پرید ومشغول‌ گرفتن وسایل  شد  آقایی آمد و در مسجد را برایمان باز کرد وتوانستیم راحت تر وسایل را به داخل حیات ببریم حیات بزرگ و تمیزی بود اما حیف که  غیر کناره های دیوارسایه ای وجود نداشت
سریع مشغول انجام کارها شدیم
گروهی مشغول زدن بنرِمادر ودختری وپرچم های بزرگ وکوچک به ستون ها وسردر مسجد ،گروهی مشغول بادکردن بادکنک ،گروهی مشغول رنگ کردن لیوانهای قهوه خوری  وگروهی هم مشغول گل سینه برای دختران وهدیه دادن آن به هنگام ورود.
یکی از خانم های محل هم خانم اسدی را گیر آورده بود وفرصت را مغتنم شمرده و مشاوره میگرفت
بعد از مدتی کارها به اتمام رسید
برای پذیرایی از مهمانها فرش کم داشتیم خانم نور محمدی که وسیله داشتند ومجری برنامه آنروز بودند رفتند فرش تهیه کردند وآوردند
در این حین مسئول محترم هلال احمر ،خانم شمس آبادی آنجا بود پیشنهاد دادکه میتوانید برنامه مادران را در حیات هلال احمر اجرا کنید
چند نفر از بچه های ما رفتند ومکان را دیدند  وآنجا را مناسب دیدند
برنامه شروع شد با گذاشتن آهنگ وسرود های مخصوصِ شادی ونشاط ،حیاتِ مسجد و اطراف را پر کرده بود و مهمانها از راه میرسیدند وبا گرفتن هدایای خود در سایه هایی که داشت رخت بر میبست می ایستادند
هوا بسیار گرم بودوخوردن آب وشربت را می
طلبید
خدا خانم شوکتی عزیز را خیردنیا وآخرت بدهدبرای آن جمعیت با آن گرما،تدارک آب وشربت خنکِ آنها واقعا هنر است با این وضعی که نه یخچال داشتیم نه از محلی نزدیک آمده بودیم ونه وسیله درست وحسابی داشتیم ،باحداقل امکانات واقعا مراسم خوبی برگزار شد
اگر سایه داشتیم که محشر بود.
خلاصه سر ساعت مقرر شد ونوبت به کار گروه مادران رسید که کار خود را شروع کنند همراه مادرها به طرف پایگاه هلال احمر رفتیم خانم شمس آبادی ،مسئول محترم پایگاه نبود
زیراندازخود را پهن کردیم مادران با دیدن سایه خیلی خوشحال شدند
برعکس جلسات گذشته که خانم های غیر ایرانی در جلسات شرکت میکردند در این برنامه اکثرا ایرانی بودند
بسته های ربان دوزی بین افراد پخش شد
بلافاصله خانم سیدی کار را شروع کرد آن قدر مشغول کارشدند که هیچ کس شکایت از جایی که نشسته بودند نکرد
آخه جایی که نشسته بودیم به صورت تپه بود تعدادی در سرازیری وتعدادی در سربالایی قرار داشتند
ذوق وشوقشان دیدنی بود بااین که بعضی هایشان سن وسالی ازشون گذشته بودبسیار راغب به یاد گرفتن بودنداز گفته هایشان معلوم بود که تداعی خاطرات شده
 میگفتند در سالهای قبل گلدوزی میکرده اندمعلوم بود یاد خاطره های شیرینشان افتاده اند
سریع گلبرگ ها رو دوختندوپرچم و برگها را یاد گرفتند و زدند
چون وقت گذشته بود وباید خانم ها میرفتند برای تدارک ناهار خانوادهایشان، خانم اسدی بحث تربیتی را شروع کردند
وایشان از چیزهایی میگفتند که واقعامادران به آن مبتلا بودندوروزگارشان به همین صورت میگذشت این را از خنده های ریز آنها میشد فهمید
اینکه با فرزندمان حال نداریم صحبت کنیم اما اگر خواهریا دوستمان زنگ بزندچطور با حوصله وبا نرمی" ۲ ساعت" بااوصحبت خواهیم کرد
آنوقت این فرزند ما با خود چه فکری میکند؟!🤔
وبحث را به انتخاب درست بردندکه اگر همه چیزرا سر جای خود بچینیم وانتخاب خوب داشته باشیم،در آخر بهره وزحمت خود را خواهیم دید.
به نظر من  به طور ضمنی به انتخاب درست در انتخابات هم اشاره شد ومیتوانند از این بحث آنجا هم استفاده کرد.
با پذیرایی از آنها ودادن بسته های دمنوش ،خانم هاراضی وخوشحال به خانه هایشان رفتند
میشد از حس وحال،میل ورغبتشان  بودن جلسات بعدی این را حس کرد
انشاالله که بتوانیم در خدمت جامعه ،مفید وموثر باشیم
بلاخره کارگروه کودک به ما پیوستند حقیقتا کار آنها سخت تر بودزیر آفتاب داغ واینکه تعداد کوکان از مادران بیشتر بودند و بازی و کنترل کردن آنها واقعا هنر است
صدای اذان گوشیها بلند شدنماز خواندیم وسفره ناهار را پهن کردیم ومشغول ناهار شدیم  یه دفعه ای صدای یا الله یاالله آمد.  " آقایی"  می خواست بیاید وسرویس بهداشتی راکه به مشکل خورده بود را درست کند، که به درخواست ما به چند دقیقه بعد موکول شد در فکر این بودیم  به ما که گفته بودند  آقایی در خانه نیست،پس ایشان از کجا آمدند؟؟؟🤔
به هر زحمتی بود ناهار را روی تپه ای از خاک خوردیم بعضی ها در سرازیری بودند وبعضی ها در سربالایی.
حیات هلال احمر هم نیاز به کار جهادی دارد
البته کارسختی نیست یک بیل وکلنگ میخواهدکه آن را صاف کرد
ولی به همان هم قانع بودیم وخدارو شکرکه اجازه  در آنجا بودن را به مادادند
  ودر کنار دوستان لذت بردیم
خانمی که در آنجا سکونت داشت با آب خنک وچای از ما پذیرایی کرد که خداوند خیر دنیا وآخرت نصیبش کند وهمسر تازه در گذشته اش را بیامرزد.
در آخر همسر خانم نبی یان آمدند ودرخواست کردیم که عکس یادگاریمان را بگیرد
در کل، روزِ خیلی خوبی بود آنطور که قبل از اعزام ذکر شده بود که اعزام سختی داریم، به نظر من اصلا چنین نبودالبته به کار گروه کودکان همانطور که گفته شد  شایدسخت گذشته باشد چون ساعات بیشتری زیر آفتاب بودند
وصد البته که به خانم شوکتی عزیز سخت گذشته  واین را حس میکنیم که اینگونه مسئولیت ها استرس های خاص خودش را دارد
انشاالله خداوند به ما توان دهدکه فی الله و لله خرج شویم
انشاالله وانشاالله که شهادت روزی همه ما شود🤲





ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی



گروهی از بانوان طلبه و دانشجو، متخصص در امور تربیتی که دغدغۀ اصلیشان رشد و حرکت جامعه است.
«بنت الهدی» برای ما، مرکز دنیاست و خدمت در دولت عدل جهانی حضرت منتظَر (عج) را نشان داریم.
🌱🌿🌾
برای آشنایی بیشتر و ارتباط با ما، به پیوند
«ما که هستیم؟» و »تماس با ما»
مراجعه فرمایید.